متن املا دوم

v  زبان هر جامعه در هر دوره ای بر پایه ی باورها و ارزش های دینی – اخلاقی و به طور کلّی بر بنیاد فرهنگ حاکم بر آن زمان ، سامان می یابد .

v  ایرانیان کم تر با هم جنگ و ستیز و آویز می کنند و اگر به سببی با هم به جدال بر خیزند ، خشم و غضبشان زود فرو می نشیند. دیگر این که هنگام مجادله ی لفظی هر چند خشمگین شوند ، هرگز نام پاک خدا را به زشتی نمی برند .

v  سرانجام ، پاییز هم مانند دیگر فصل ها با طبیعت وداع می کند و جای خود را به زمستان می دهد . زمستان از راه می رسد و کوله بارش را که پر از برف و سرماست ، بر زمین می گذارد .

v  ای کاش وقتی جوان بودیم ، کسی به ما می گفت ، چه کار کنیم تا در آینده وضع بهتری داشته باشیم یا این که « اگر کسی به من می گفت چه کار کنم ، الآن حتماً وضع بهتری داشتم . »  .

v  یکی از آسیب های جدّی جامعه ی ماشینی و آراسته به علم و فن و رایانه ، استفاده ی نا به جا و نسنجیده از امکاناتی است که فراهم آمده است. گویی هر یک ابزاری شده اند تا ما را از هویّت اصلی خویش دور سازند .

v  حاصل ماه ها پشت در نشستن و از سرما لرزیدن و دزدکی به درس گوش دادن ، دانش دست و پا شکسته ای بود که اندک اندک در قلّک ذهنش جمع شده بود .

v  کمال الملک ، بسیار مهربان بود . او به قدری نسبت به مادر خود مؤدّب و فروتن بود که توجه هر بیننده و شنونده ای را جلب می کرد . منظره ی ملاقاتشان تماشایی و حیرت افزا و پُر پند بود .

v  بنابراین ، همیشه باید به خاطر داشته باشیم که وقت عزیز وگران بهاست و از تلف کردن آن جز حسرت و ندامت ثمری نخواهیم برد .